مانيماني، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره
ترمه و ترانهترمه و ترانه، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره

من و بابا و ماني

تولد زنبوری

اصلاً تکون نخوردی ....

1390/1/20 13:10
602 بازدید
اشتراک گذاری

مانی جونم سلام

دیشب تا صبح به خاطر تو نخوابیدم هی رفتم شیرینی خوردم شاید تکون بخوری اما نخوردی .....

صبح که خواستم بیام اداره می خواستم برم سونوگرافی ببینم خوبی یا نه ......

بابایی گفت تاظهر برو اگه تکون نخورد با هم می ریم پیش دکتر .....

اما حالا داری اینقدر ورجه ورجه می کنی که پدرم در اومده ......

عزیزم به این نتیجه رسیدم که تو با صدای کیبورد تکون می خوری و به ورجه ورجه می افتی .....

نمی دونم چرا اینقدر الان سر معدم داره می سوزه شاید گشنمه باید یه چیزی بخورم ......

احتمالاً گرسنه ت شده عزیزم ..... دوست دارم فدات شم اینقدر مامانی رو حرص نده .......

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

دایی جون
20 فروردین 90 14:14
سلام اره فسقل ما هم خیلی ورجه ورجه می کنه امیدوارم که صحیح و سلامت به دنیا بیاد و روزهای ایندتون رو از این شاد تر کنه قربون مانی جون به وبلاگ بنی هم سر بزنید خوشحال میشه نظر بدبد
نسترن
21 فروردین 90 8:53
سلام خانومی. مبارک باشه. مراقب نینی گلت باش.بچه ها به سروصدا و سرما حساسن. توی این جور مواقع خودشونو توی شکم جمع میکنن. نگران نباش
مامان ماهان
21 فروردین 90 12:17
الهی
مامان راستین
25 فروردین 90 13:19
چقدر نوشته ها و حال و هواتون منو یاد زمانی که راستین کوچولو رو باردار بودم میندازه. تمام این حالتها رو منم تجربه کردم و اینکه بابای راستین میگفت صبر کن اگه تا عصری که اومدم خونه تکون نخورد میریم دکتر. انگار همین دیروز بود و اصلا انگار نه انگار که راستین کوچولو 6 ماه و سه هفته اش هست.چقدر عمر زود میگذره. سالم و سرحال باشید.