مانيماني، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره
ترمه و ترانهترمه و ترانه، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره

من و بابا و ماني

تولد زنبوری

لحظه های شیرین با مانی بودن ......

1391/7/5 8:51
1,887 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مانی جونم قلب

می خوام برات بنویسم پسرم ، عزیزم ، پاره تنم ، عمرم ، تمام زندگی مامان ....قلب

از لحظه های که کنار مامانی هستی و داری شیر می خوری از لبخند قشنگت موقع شیر خوردت که هم دوست داری بخندی و هم شیر خوردنت رو از دست ندی عزیزم .................. خیلی دوست دارمقلب

موقع تاب بازی کردن وقتی بابایی ادا در می یاره و تو از خنده غش می ری ...... قربونت برم .......ماچ

موقعی که مامانی داره لباس یا ظرف می شوره و تو یه پای مامانی رو محکم می گیری و همش می گی همممممممممم هممممممممم  الهی فدات شم نمی ذاری مامانی کارشو تمام کنه ..........قلب

موقعی که یه هوی یه آهنگ شاد میشنوی سریع می ایستی و شروع می کنی به دست زدن و پا کوبوندن .....قلب

یا موقعی که تو ماشین رو صندلیت نشستی یه هو یه ماشین با صدای آهنگ بلند رد می شه و تو شروع می کنی به دست زدن و به مامانی می خندی .....ماچ

موقعی که مامانی موقع رانندگی از تو آیینه تو رو نگاه می کنه و می ببینه چشمای نازت به بیرون خیره شدن و خوب دقت می کنی و غرق فکری ......... نمی دونم به چی فکر می کنی عزیزم ..........متفکر

صبح های که می برمت مهد کودک و تو بغل میترا جون می ری و سر روی شونه هاش یه نگاه عجیبی به من می کنی که دلم می لرزه ............ الان که دارم می نویسم دلم برات خیلی تنگ شده و اشکام دارن می ریزن ..... دلم تنگ شد برات عزیزم ...ناراحت

وقتی به چشم های نازت موقعی که خوابی نگاه می کنم دیونه می شم ...... و تو اون لحظه هزار بار خدا رو شکر می کنم ......فرشته

وقتی پشت میز کارم و عکست رو توی صفحه دسک تاپ می بینم و هوایی می شم .................فرشته

موقعی که تند تند پفیلا می خوری و مجال نمی دی اون یکی رو قورت بدی و بدی رو بخوری ................. عزیزم زبان

عاشق موقعی ام که خودتو رو بالش یا پتو یا تو تختت میندازی و خودت لوس می کنی تا مامانی بیاد بوست کنه و نازت رو بکشه .....بغل

موقعی که خوابت می یاد و می ری بالشت رو می یاری و به مامانی می دی و می گی ممممممم ممممممممم قربونت ممممممم گفتنت عزیزم .....قلب

موقعی که یهویی می پری تو بغل مامان و یه لباسم می کشی و می خوای که به شیر بدم عزیزم و با لبخند و بازی می گی مممممممم مممممممممم .................. خدایا به خاطر تمام نعمتات شکرقلب

موقعی که کلید رو می گیری و با یه هیجانی قفل رو باز می کنی یا پیچ کشتی رو می گیری و دنبال یه جایی که بتونی پیچ باز کنی می گردی .................. باهوش مامان عاشقتم ......عینک

یا موقعی که گوشی تلفن زنگ می خوره و می ری گوشی رو بر می داری و می گی  اَدووووو  اَدوووووو  ....... عاشقتم عزیزمبه من زنگ بزن

وقتی که می ری بیرون با یه هیجانی می دویی که نمی تونم بگیرمت ......قهر

وقتایی که شال روی سرت می کشی و دالی بازی می کنی عزیزم ........................خنده

وقتایی که خوابت می یاد و می دویی بغل بابایی و سرت رو می ذاری روی شونه اش و به من نگاه می کنی و می خندی .... قربون خندهای شیرینت عزیزم .....قهقهه

موقع هایی که بابایی می یاد کنار مامان ، بابایی رو  دَ دَ  می کنی که بابایی بره و می پری تو بغل من ........بغل

موقعی که می ری قطارتت رو می یاری و دوست داری بابایی برات بچینه تا باهاش بازی کنی ....هورا

موقعی که اسرار می کنی توی جعبه یا سطل یا هرچیز دیگه ای هی وسیله بریزی و دوباره خالی کنی .....ماچ

موقعی که کنترل رو می گیری و می ری جلوی تلویزیون وای می ایستی و مثلاً کانال عوض می کنی .............. عزیزمچشمک

وقتی یه سکه بهت می دم می دویی تو اتاق خواب مامان وبابا و پول رو زودی می اندازی تو قلک مامان بابا ، انگار شرطی شدی تا سکه می یاد تو دستت می دویی ............................ قربونت بشمماچ

موقعی که شیشه شیرت رو سر می کشی و یا نی آب میوتو هی در می یاری و چپکی می ذاری و مامانی کلی بهت می خنده ...... و وقتی می یام واست درست کنم فرار می کنی و اصرار داری که خودت کارتو انجام بدی ....................... شیرین مامانقلب

موقعی که می خوایم بریم بیرون و من تو زودتر می ریم پشت دیوار جا میخوریم تا بابایی بیاد و ما رو پیدا کنه و بگه .................... دالی ....................... و تو غش غش بخندی ......... قربونت برم عزیزم  قهقهه

موقعی که می ری پشت دیوار جا می خوری تا با هم دالی بازی کنیم عزیزم ........مژه

و خیلی لحظه های دیگه ای که دنیای من و بابایی رو شاد می کنه ....... و تو تمام لحظه ها یاد خدا رو تو دلمون زنده می کنه ...... خدایا شکرت .....قلبقلب

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان امیرعلی(پسرک شیطون)
5 مهر 91 9:36
سلام عزیزم پسرک من توی جشنواره آتلیه آسمان شرکت کرده ممنون میشم اگه بهش رای بدی . به اسم "امیرعلی فروغی" اینم آدرس رای گیری : http://www.ranking.studio-sky.com/Festival.aspx?fid=2 مرسی گلم
مادر کوثر
5 مهر 91 14:13
مامان آراد(خاطره)
8 مهر 91 14:45
ای جون دلممممممممممممممم... وقتی داشتم مطالبو میخوندم دلم ضعف رفت... هزار ماشالا.. آراد منم دقیقا همین کارارو میکنه و مارو بیشتر از روز قبل شیفته خودش میکنه.. پیش ما هم بیاین خوشحال میشیم با هم دوست باشیم..
آناهیتا مامانیه آرمیتا
9 مهر 91 14:37
سلام عزیزم ممنون که به وبلاگمون سرزدین ماشاله چه گل پسرخوشگلی خداحفظش کنه مانی جون همیشه شادوسلامت باشی عزیزم
مامان مانی جون
9 مهر 91 17:21
چه احساسای خوبی الهی همهء مامان و بابای منتظر هم این حسو تجربه کنن همهء اینا یعنی تمام خوشبختی
مامان رهام
10 مهر 91 10:35
عالی نوشتی ملیحه جون
مادر کوثر
10 مهر 91 15:49
مرسی از حضورتون بازم تشریف بیارید ما بازم آپیم
نایسل
14 مهر 91 12:06
خوش حالم خندیدی عزیزمممم
سوفیا
29 فروردین 92 10:50
اهای شیطونک دخترخاله کجامیری