تولد بابایی و دایی بهروز ....... سالگرد دانیال عزیزم .
سلام
سلام مانی جونم تو ماه شهریور اتفاق های خوب زیادی افتاده البته یه اتفاق بد هم داریم که اونم فوت دانیال عزیزم بود امسال چهارمین سالگرد دانیال جونه ...... خیلی خیلی دلم واسه عمیه ( عمه ) گفتنش تنگ شده ....... قربونش برم عزیزم ........
خبرهای خوب هم تو این ماه تولد بابابزرگ که 7 شهریوره مبارکه ....... مبارک
تولد عمه لیلا و دایی بهروز هم 25 شهریوره و از همه مهمتر تولد بابا ناصر که 26 شهریور تولدشون مبارک ..... دیشب واسه بابایی و دایی بهروز تو خونمون جشن گرفتیم همه اومدن و کلی کادو تقدیم بابایی و دایی بهروز شد امیدوارم هر دوشون سالم و سلامت باشن و سایشون بالا سر ما باشه عزیزم ....
ناصر عزیزم تولدت مبارک همسر مهربون و باگذشت و صبورم ....... امیدوارم تمام غم هات از بین برن و همیشه تو رو شاد و سلامت و خندون ببینم ...... خیلی واسم عزیزی و تکیه گاهمی .... خدایا شکرت .... از مامان ناصرم به خاطر به دنیا آوردنش تشکر می کنم و دستش رو می بوسم ....... من و مانی ممنونیم .....
قربون فیگور گرفتنت بشم مامان جون ....
مانی وقتی گیر می ده تو خونه کالسکه سواری کنه .....
یعنی چی دارم به هم می گن .....
مانی در حال تعمیر طوطی سخن گو که دیگه صداش در نمی یاد ....
مانی جونم تو اداره مجبور شد روی زمین بشینه و بازی کنه تا مامان به کاراش برسه ...
مانی روی صندلی مامانی ... جشنواره تئاتر بود و مانی اومد کمک مامانی ... و حالا مانی رئیس مامانه
مانی در حال فلوت زدن یک صدای بود جای همه خالی .....
مانی و جنگجوی کوهستان ...... عجب ماسکی مامانی می ترسه اما مانی ......
مانی جونم وقتی شمشیر می کشه .....عزیزم .....
مانی جونم تو خواب ناز ............... خدایا شکرت به خاطر همه چیز
مانی تو اداره با ترانه و ترمه دو بازیگر نمایش کودک ......دو دختر ناز و فعال از وقتی مانی تو شکم مامانی بود ترمه و ترانه لحظه شماری می کردن واسه دیدن مانی جون .....
مانی و فیگوری دیگر ...... عزیزم
و اینم بابایی و دایی بهروز .....تولدتون مبارک ...... 120 ساله شین .... شاد و تندرست ....