روزهای خوب با مانی جون ....
روزهای خوب با مانی جون .... سلام به همه و به مانی جونم عسلم ......
روزهای سخت تموم شدن و مانی جونم دیگه شیر نمی خوره این چند مدت خیلی درد کشیدم اما تموم شد خیلی لحظه های سختی بود مانی جونم قربون تو پسر گلم برم که حتی یکبار هم لج نکردی و گریه هم نکردی فقط گاهی که دلت تنگ می شه می گی مامانی به به بدِ است اخِ است مامانی هم می گه آره مامان جون بدِ اخه ِ قربونت برم مامانی ..... 
مانی جونم مرد مامان هفته های خوبی رو پشت سر گذاشت تو این هفته ها شهمیرزاد رفتیم ، گرمرود رفتیم ، سمنان رفتیم ، دریا فرح آباد رفتیم ، بابلسر هم رفتیم جای همه خالی عکس های مانی جونم رو با هم ببینیم ......
دوست دارم عزیزم .....
مانی جون تو دریاچه ستاره آبی .....
به چی فکر می کنی عزیزم ....
مانی جون تو آبگیر کنار دریای فرح اباد .....
نترس مامان جون .....
مانی سوار بر شتر کنار ساحل دریا .........
و این هم شن بازی ........
مانی جون و الهه دختر همسایمون در حال کشیدن نقاشی 
رو کیف مامانی یه قفل بود مانی داره با کلید در بازش می کنه .... هه هه هه ....
مانی با دوستای مهربونش تو گرمرود ...
مانی جونم تو بغل ابوالفضل که من خیلی خیلی دوستش دارم .....
اینم مامان خودم که خیلی خیلی دوسش دارم عاشقتم مامان جونم ..... می بوسمت ....
بیا بغل مامان عزیزم .....
فدات شم مامان جونم ...
و اینم مادرجون خودم به همراه نوه ها و نتیجه ها ...... شهمیرزاد 
و این هم بچه ها کنار خونه مادرجون تو شهمیرزاد 
به همه بچه ها خوش گذشت جای همه خالی .....
مانی و بابایی در حال چیدن آلو تو باغ های شهمیرزاد ....
مانی کنار رود خونه بابلسر ....... خیلی قشنگ بود جای همه خالی ....
اینم یه رستوران تو رودخونه بابلسر تو شب خیلی قشنگ بود .....
شاد باشی عزیزم نترس صدای قایق موتوری مامان جونم ....
مانی وقتی سنگر می گیرد .....
شاد باشید و سلامت ....
