مانی و عید ....
سلام به همه .....
عیدتون پیشاپیش مبارک ......
حتماً می دونید که چرا دیر به دیر واسه مانی جونم مطلب می زارم چون سرم خیلی شلوغه .....
ببخشید مانی جونم ...... انشاء ا... سال جدید حتماً تو هفته حداقل یه پست رو برات می زام ..... تو ماهی که گذشت کلی خبرای خوب بود البته یه ناراحتی های شخصی هم واسه مامانی بود که اون دیگه شده عادت واسم .......
قربونت برم تو این ماه تولد کیمیا رو داشتیم و خاله مهری رو همینطور چهل روزگی پویا جون البته مادرجون ( مامان من ) حالش خوب نبود و رفت دکتر و عمل کرد مامان عزیزم تو این ماه خیلی درد رو تحمل کرد ..... اولش سنگ کلیه بعد هم عمل ..... خدیا به همه پدرا و مادرا سلامتی بده ...... مامان جونم عاشقانه دست تو و بابایی رو می بوسم ...... قربونتون برم .... که همیشه تو همه سختیها از بچگی تا حالا فقط می گید گذشت خدا رو شکر ..... خدا سایتون رو از سرمون کم نکنه همینطور سایه بابای و مامانی بابا ناصر رو ......
یه تشکر ویژه از مربی های خوب مهد کودک مانی دارم که امسال خیلی خوب از مانی عزیزم مراقبت کردن و کلی زحمت کشیدن واسش .... خیلی ممنون .... می بوسمتون ....خسته نباشید ......
و این هم مانی جونم به روایت تصویر .......
نوروز خوبی رو پیش رو داشته باشید .....
مانی کنار سفره هفت سین مهد کودک نیایش .....
دستتون درد نکنه مربی های مهربون .....
عکس دست جمعی هم کلاسی های مانی جون تو مهد کودک .....
مانی آتلیه عکس خاله مهتاب ....
اولین عکس آتلیه ای مانی جونم ....
البته مانی جونم اینجا خیلی مریض بود و بی حوصله بود .....
قربون لبخند نازت بشم مامان جونم ....
تولد کیمیا جونم .....
کیمیا جون .....
مانی با ماشین خوشگلش کنار پاساژ شهریار بابل ....
سارا و کیمیا و مانی .....
مانی و سارا و کیمیا بغل بابابزرگ ......
پویا جون و مانی که تو خوابه نازه .....
تولد کیمیا جون ....
پویا جون و حموم چهل روزگی .....
قربون چشم های خوشگلت بشم خاله جون ....
مانی در حال تعمیر آمبولانس ....
مانی کنار آینه ........ وای اگه بدونید چه ادای در می آورد ....
و در پایان بهارتون مبارک .... مانی جونم دوست دارم
برای همه عید خوبی رو آرزو می کنم ....