رفتن کرونا و سر زدن به بابایی 🚑♥️
1401/3/24 22:35
116 بازدید
بعد از دو سه سال کرونایی و ترس از کرونا بالاخره رفتیم و بابایی رو تو شیفت دیدیم. خدایا شکرت. خدایا از اینکه حافظ خانواده من بودی ازت سپاسگزارم. سال های سختی بود. بره دیگه بر نگرده. فرشته های دوستتون دارم ️
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی