درد و دل ماماني براي ماني ...
سلام ماني من ....
من نمي خوام اين روزا واست بنويسم ..... چون از لحاظ روحي خيلي خيلي بد شدم .... دارم سعي مي كنم شاد باشم و تو رو تو بغلم كه مي گيرم آروم آروم مي شم .....
اما ماماني جونم خيلي زندگيم عوض شده تو كه اكثراً خوابي ..... شب هاي هم كه بابايي شيفته خيلي به من سخت مي گذره ..... دلم مي خواد تو زودتر رشد كني ..... بابايي هم كه اين ماه ها شيفت اضافه بر مي داره و من تنها مي مونم .... اون موقع كه من سر كار مي رفتم بابايي بايد روزا تنها خونه مي موند تا من از سر كار بيام حالا كه بايد باشه ..... شيفت اضافه بر مي داره ..... دوست دارم هر دوتون همش كنارم باشين ....
مي ترسم مامان خوبي برات نباشم عزيزم ..... البته ديروز كه بردمت بهداشت و از اون طرف پيش دكتر بهم گفتن خوب داري رشد مي كني و وزن و قدت رشد كرده و اين نشون مي ده كه خوب شير خوردي عزيزم ..... . سالم و تندرستي ...... هميشه آرزو مي كنم همينجور باشي عزيزم .....
دوست دارم ..... وقتي خوابي همش دوست دارم بغلت كنم .... وقتي هم كه بيدار مي شي بايد يه 2 ساعتي همش كنارت باشم و دائم شير بخوري دوست دارم .... وقتي باهات حرف مي زنم حس مي كنم خوب متوجه مي شي عزيزم ......
هميشه شاد و سلامت باشيد ...... هم ماني من و هم بابا ناصر ..... شما تنها تكيه گاه من هستيد ..... دوستتون دارم ......