ماني و سفر به شيراز ....
سلام .....
ماني جون به همراه مامان و بابا براي ديدن خانواده بابا جون رفت شيراز ......
جاي همه خالي بود يه شب رفتيم قم خوابيديم و فرداش به طرف شيراز حركت كرديم ..... اونجا تقريباً بعضي از فاميل ها رو ديديم پدرجون كه براي اولين بار ماني رو مي ديدد همينطور عمو علي و عمه ليلا ، عمو مصطفي هم به همراه زن عمو براي ديدن ماني اومده بودن .... و كلي كادو قشنگ واسه ماني آوردن .... ديدن ماماني بابا رفتيم و همينطور خاله ها و دايي هاي بابا ناصر ..... همه از ديدن عسلم خوشحال شدن .... خونه دو تا از همكاراي بابايي هم رفتيم ...... حافظيه .... شاهچراغ ... جاي همه خالي بود خوش گذشت تو راه برگشتن هم رفتيم يه شب اصفهان خوابيديم .... مسجد امام ... عالي قاپو .... جاي همه خالي .... اميدوارم پسرم هميشه سالم و تندرست باشه و مثل اين سفر آروم باشه ... ماني توي ماشين خواب بود .... خونه مادرجون هم پسر خوبي بود ماماني رو اذيت نكرد .... من خودم سر درد و دندون درد شديد داشتم ولي در كل خوش گذشت ....
پسر مامان دوست دارم عزيزم .....
ماني توي كرير تو ماشين راحت خوابيده عزيزم ....
ماني خونه مادرجون ....
ماني تو حافظيه ......